دیکشنری آنلاین
صفحه اصلی
لغت نامه
لیست مشاغل
فن بیان
دوره MBA
آموزش آنلاین زبان انگلیسی
bumpkin
به انگلیسی و فارسی
کلمه را به انگلیسی و یا فارسی وارد کنید
ترجمه و معنی bumpkin به انگلیسی و فارسی
bumpkin روستائی نادان یا کودن ، آدم بی دست وپا
پیوندها
دوره دکتری DBA
آموزش زبان انگلیسی
طراحی سایت و سئو
دوره های عالی مدیریت
دوره MBA
لیست مشاغل ایران
مدیریت حرفه ای کسب و کار (DBA)
مجله سلامتی و سرگرمی
معنی اسامی و نام ها
آموزش آنلاین زبان انگلیسی
کلاس فن بیان
دیکشنری آنلاین
لغت نامه آنلاین
آخرین کلمات جستجوی شده
bumpkin
هايهو
flatlings
پچواك گر
relocation factor
شكم
animistic
unlock
كارگرروي ماشين غلتك دارياچرخنده
virginity
غيرقابل مصرف
fora
evert
flotsam
گلچين ادبي
rood
couple
son
seamster
high strung
کلمات تصادفی
انبساط
انبساطي
انبوه
انبوه شدن
انبوه كردن
انبوه مردم
انبوهي
انتگرال
انتحار
انتخاب
انتخاب ازروي ناچاري
انتخاب شده
انتخاب كردن
انتخاب كننده
انتخاب لغت براي بيان مطلب
انتخاب نماينده
انتخابي
انتراسيت
انترن بودن
انترن(طب)